وقتی رفتی همچیم رفت
همهءدل بستگیم رفت
شب روز من یکی شدحتی حس زندگیم رفت
دیگه بی تو مرده بودم
حرف مردم شده بودم
توی خواهش نبودت تو خودم گمشده بودم
وقتی رفتی تازه فهمیدم کی بودی
واسهءمن تپش زندگی بودی
وقتی رفتی دیگه اون پنجره خالی
وقتی رفتی آره رفتی
وقتی رفتی
از تو مونده یادگاری
واسهءمن جزء بیقراری
خنده رو لبام اما از دلم خبر نداری
نه تو بودی نه ترانه
نه یه حرف عاشقانه
من مگه از تو چی خواستم فقطوفقط بهانه
وقتی رفتی همه چیم رفت
همهءدل بستگیم رفت
شب وروزم یکی شدحتی حس زندگیم رفت
زورکی نخندعزیزم میدونم اومدی بازی
نمیخوام این آخرین بازی زندیگم ببازی
خودت راهت کنه فکر کن که جبران گذشتست
از منم می گذره اما به دلت چاله نسازی
اومدی بشکنی بشکن
از من ساده چی مونده
قبل تو هرکی بوده تمام تاروپود سوزونده
توام ازیکی دیگه سوختی می خوای تلافی باشه
بیا این تو دل وباقی احساسی که مونده
دل ما اونقده پارست بودنش مرگ دوبارست
آسمون سینهءما خیلی وقت بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دل خوشی تو بشکن
تیکه تیکهام بردن آخرینشم توبکن
نمی خوام بگزر عمری خسته شی واسه فریبم
یعقتونمیگره هیچکس آخه من اینجا غریبم
بزن وبروعزیزم مثل هرکس که زدو برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
نفرتتواز غریبه سر یک غریب خراب کن
خندهءکوتاهم رو بیا گریه کن عذاب کن
مهمم نیست که چه جرمی یا گناهی این سزاشه
باقی دلم یه مشت خاک همینم می خوام نباشه
عقدهای یک شکستو خالی کن روی سر من
دیگه متروک موندو سرد خواب پیر صاحل من
ازنگاهات خوب می فهمم که تو فکرت یه فریبه
بازی بسه پاشو بشکن من غریبو تو غریبه
دل ما اونقده پارست بودنش مرگ دوبارست
آسمون سینهءما خیلی وقته بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دل خوشی تو بشکن
تیکه تیکهام بردن آخرینشم تو بکن
نمی خوام بگذر عمری خسته شی
واسه فریبم یعقتو نمی گیره هیچکس
آخه من که با خودم غریبم
بزنو برو عزیزم مثل هر کس که زدوبرد
طفلی این دل که همیشه
به گناه دیگرون مرد
دل ما اونقده پارست بودنش مرگ دوبارست
آسمون سینهءما خیلی وقته بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دل خوشی
تو بشکن
تیکه تیکهام وبردن آخرینشم تو بکن
زورکی نخندعزیزم میدونم اومدی بازی
نمیخوام این آخرین بازی زندیگم ببازی
خودت راهت کنه فکر کن که جبران گذشتست
از منم می گذره اما به دلت چاله نسازی
اومدی بشکنی بشکن
از من ساده چی مونده
قبل تو هرکی بوده تمام تاروپود سوزونده
توام ازیکی دیگه سوختی می خوای تلافی باشه
بیا این تو دل وباقی احساسی که مونده
دل ما اونقده پارست بودنش مرگ دوبارست
آسمون سینهءما خیلی وقت بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دل خوشی تو بشکن
تیکه تیکهام بردن آخرینشم توبکن
نمی خوام بگزر عمری خسته شی واسه فریبم
یعقتونمیگره هیچکس آخه من اینجا غریبم
بزن وبروعزیزم مثل هرکس که زدو برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
نفرتتواز غریبه سر یک غریب خراب کن
خندهءکوتاهم رو بیا گریه کن عذاب کن
مهمم نیست که چه جرمی یا گناهی این سزاشه
باقی دلم یه مشت خاک همینم می خوام نباشه
عقدهای یک شکستو خالی کن روی سر من
دیگه متروک موندو سرد خواب پیر صاحل من
ازنگاهات خوب می فهمم که تو فکرت یه فریبه
بازی بسه پاشو بشکن من غریبو تو غریبه
دل ما اونقده پارست بودنش مرگ دوبارست
آسمون سینهءما خیلی وقته بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دل خوشی تو بشکن
تیکه تیکهام بردن آخرینشم تو بکن
نمی خوام بگذر عمری خسته شی
واسه فریبم یعقتو نمی گیره هیچکس
آخه من که با خودم غریبم
بزنو برو عزیزم مثل هر کس که زدوبرد
طفلی این دل که همیشه
به گناه دیگرون مرد
دل ما اونقده پارست بودنش مرگ دوبارست
آسمون سینهءما خیلی وقته بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دل خوشی
تو بشکن
تیکه تیکهام وبردن آخرینشم تو بکن
نروتوهم مثل من نمیتونی دوم بیاری
نروتوهم مثل من تو غصه کم میاری
نرو آهانرو
نروتوهم می پوسی می میری بی من نرو
توهم طاعون غم میگیری ای من نرو
آهانرونرو
نرو توکه می دونی من بی توتوبی من یعنی حسرت
توکه می دونی بی جواب می مونه عشق وعادت
تو که میدونی کم میشم
تو که میدونی کم میشی
توکه میدونی هم آغوش غم میشی
نرو آهانرو
بری جواب روزاتوچی میدی
حرفای ماروتو گوش کی میگی
تو میدونی توی این بچه بازی
من وتو هر دو بازندهءبازی
نروکه رفتنت صلاح ما نیست
ببین جدای تو مرام ما نیست
نرو نزار بگن عشق یعنی حسرت
نزار که این تمنابشه نفرت
نرو تو که میدونی من بی تو تو بی من یعنی حسرت
توکه میدونی بی جواب می مونه
عشق وعادت
تو که میدونی کم میشم توکه میدونی کم میشی
توکه میدونی هم آغوش غم میشی نرو
آها نرونرو
این غم که تو صدام
زخم شب گریهام
یاد یه عشق کهنست که هنوزم باهام
با ماکه راه نیومد این روزگارنامرد
صدای من به جز تو
رو هر دلی اثر کرد
غصه واشک وحسرت اول مشق عشقه
حالا همه می دونندکه مشکی رنگ عشقه
کاش که می شد یه روزی بشی تو مهربونم
سربزاری رو شونم خودم برات بخونم
دلم برات تنگ شده جونم
میخوام ببینمت نمیتونم
بین ما دیوارای سنگین
فاصله یک عمر می دونم
پنجرهءچشمای تو کاشکه به چشمام وا بشه
این بغض چند سالهءمن از تو گلوم رها بشه
من که فراموش کردنت چراواما داشت برام
بابای بارونت میشم بیاو کم کن گریه هام
واست دلم واست تنم واست تمام زندگیم
ازتو دوباره منع شدم بی تو حروم شد زندگیم
واست دلم واست تنم ای سر پناه خستگیم
آرامش وجود من بی تو حروم شد زندگی
از یه بغض قدیمی ببین کجا رسیدم
میون این جمعیت هرگز تو رو ندیدم
چه باشی چه نباشی از عاشقی میخونم
تا آخرین عمرم یه مشکی پوش می مونم