بازم من بازم توباز ازنو
روی یک خط ویکجاوباهم
تواونجا من اینجا
دو نزدیکواما دوریم ازهم
نه توحرف من نه من حرف تو
می خونی می خونم
نه توقصدمن
نه من قصدتو
میدونیومی دونم
نبودت یه درده بودنت یه درده
شدم واسهءقصه یه اسیرو برده
نه تومنومی فهمی نه یه روحو رحمی
بگو عاشقی برگرده
کی میگه عشق عذابه
کی میگه خوشی تو خوابه
چرا نمی خوای بفهمی حالوروزم خرابه
دیگه بسه بازی نمی خوای بسازی
دلم عاشقی بی تابه
بازم من بازم توبازازنو
روی یک خط ویکجاوباهم
تو اونجا من اینجادونزدیک امادوریم ازهم
نه تو حرف من نه من حرف تو
می خونیو می خونم
نه توقصدمن نه من قصدتو
میدونیو میدونم
خندهای زورکی
اشکای یواشکی
شب وروزی بی هدف لحظه های الکی
ساعتای پر سوال
دل خوشی هاتو خیال
حسرت پرنده ای دل که نداره پروبال
این دوروز زندگی
طی شده تو کهنگی
میدونم دیگه بریدی تو هوای خستگی
میدونم خسته شدی
مرغ پر بسته شدی
میدونم طاقت نداری واسه سوز تشنگی
دل خوشی ها یه لحظه
به خندش نمی ارزه
از همکس طلبکار یه دنیا زیر قرضه
نه خط خطی نه ساده
مسافر گموگیج
یه جاده سختودشوار به مقصدپر ازهیچ
هوای تازه می خوام نگاه بی بهونه
خود خود صداقت جواب عاشقونه
یه حرف راستی راستی
از ته دل می خواستی
اون که بسازه تورو باهمه کاستی
یک شب بارونی بسه برای از نو تر شدن
یک گل شمعدونی بسه
برای عاشق تر شدن
بغض نکن بهار من بغض تو آبم میکنه
گوله اشکای چشات خردوخرابم میکنه
بغض نکن که قلب من تو سینه پرپرمیزنه
آخه اون چشمای تو تموم دنیای منه
تو چشات که اشک میاد
یه جورای دیونه میشم
صد هزار آبادیم باشه یه ویرونه میشم
دست تو تو دستمه دیگه مهم نیست چی کمه
بغض نکن که بغض توآتیش به جونم میزنه
وقتی اشک تو چشماته دنیا سرم خراب میشه
دشت سرسبزنگات یهوبرام سراب میشه
بغض تو مثل یه خنجر تیکه پارم میکنه
بغض نکن غم چشات داره بیچارم میکنه
من می خوام که چشم تو
زلالوآفتابی باشه
من باشم تو باشیویک شب مهتابی باشه
هرچی گفتی تو باشه
حتی اگه به قیمت سوختنوشکستنوعمری بی تابی باشه
بغض نکن بهار من بغض تو آبم میکنه
گوله اشکای چشات خردوخرابم میکنه
بغض نکن که قلب من توسینه پرپر میزنه
آخه اون چشمای تو تموم دنیای منه
توچشات که اشک می یادیه جورای دیونه میشم
صدهزار آبادیم باشه یه ویرونه میشم
دست توتودستم دیگه مهم نیست چی کمه
بغض نکن که بغض تو آتیش به جونم میزنه
خودم میخوام دلم راضی نمیشه
خودم میخوام دلم میگه نمیشه
تو از من دور شدی واسه همیشه
خودم می خوام دلم راضی نمیشه
هرچی به دل میگم دل میگه بسه
میگه درهای عاشقی روبسه
میگه فکر نگنی هنوز نشسته
خودم می خوام ولی دل می گه بسه
دلم میگه که خواستنت فریبه
نگاهام دیگه با نگات غریبه
نمی خوادکه دوباره دربدرشه
آخه دلم هنوز پاک ونجیبه
خودم میخوام ولی دل روبرومه
میگه عاشقی تنها آبرومه
نبرآبروی عشقو دوباره
طاقت زخم تازه ای نداره
خودم می خوام آره می خوام دلم راضی نمیشه
خودم می خوام دلم راضی نمیشه
خودم می خوام دلم میگه نمیشه
تو از من دور شدی مثل همیشه
خودم میخوام دلم راضی نمیشه
هرچی به دل میگم دل میگه بسه
میگه درهای عاشقی رو بسته
میگه فکر نکنی هنوز نشسته
خودم می خوام ولی دلم میگه بسته
خودموگول میزنم توی زرنگی
نمی خواستم ببینم دل سنگی
می دیدم داشتی یواش یواش میرفتی
اماخواستم خوش باشی توی زرنگی
هی می گفتم دل خوش فردا می مونم
واسه خوندن توبودی تنهابهونم
هی مگفتم به خودم همش خیاله
همی این حرفایه شوخی میدونم
تو چشات برقی نبود مثل گذشته
تازه فهمیدم از این حرفا گذشته
من همونیم که بودم توداری عوض میشی
من همو نیم که بودم توداری عوض میشی