BLACK LINE

دلنوشته

BLACK LINE

دلنوشته

ساغر مستی من

ساغر مستی من
همهءهستی من
مثل یه کبوتر عشق
نشستی ای دل من
همهءبود ونبود
بهترین شعرو سرود
تو عزیزی
واسهءکویر قلبم مثل رود
شب روزم
سازوسوزم
خط به خط غزل غزل
تورو خوندن با تو موندن
دل به دل بقل بقل
تو به شیبایی عشقی نه ذلالی نگام
همسفر با من دیونه
تا انتهای راه
ساغر مستی من
همهءهستی من
مثل یه کبوتر عشقی نشستی دل من
همهءبودونبود
بهترین شعروسرود
تو عزیزی
واسهءکویرقلب مثل رود

شعر هر کی رو می بینی یه جوری شاکیه از رضا صادقی

هر کی رو می بینی یه جوری شاکیه
دنیا رو بی خیال بابا کی به کیه
بی خودی غم نخور خودت وگیر نده
عمرتو دست لحظه های پیر نده
عمر دو روز نزار بسوزه
یک کاری نکن
دلت چشمشو به در بدوزه
گریه رو بس کن
حال وروزت عوض کن
اسب سیاه قصه تو تازه نفس کن
تا وقتی نبض قلب تو می خونه آواز
بدون میشه هر تمومی بشه آغاز
هر روز که از خواب پا میشی یه روز تازست
دنیا رو خوب دیدن
یه کار خیلی سادست
نگو دیگه نمیشه نگو زده به ریشه
واسهءساختن از نو فرصتی هست همیشه
نگو از ما گذشته نگوراهی نمونده
نگو برای راه تاریکم دیگه ماهی نمونده
هرکی رو میبینی یه جوری شاکیه
دنیارو بی خیال بابا کی به کیه
بی خودی غم نخور دلت رو گیر نده
عمرتو دست لحظه های پیر نده
عمردوروزه نزاربسوزه
یک کاری نکن دلت چشمشو به در بدوزه
گریه رو بس کن حال وروزت وعوض کن
اسب سیاه قصتو تازه نفس کن  

شعر نمی دونم که تورو نفرین کنم یا این دلم از رضا صادقی

نمی دونم که تورو نفرین کنم یا این دلم
نمی دونم که تو حل مشکلی یا مشکلم
با تو عاشقانه بودم پس چرا
حسرت یه روز عشق موند به دلم
با تو شاهنامه بودم نه یک غزل
با تو رودخونه بودم نه یک قنات
یهروزی من وتو بودیم حالا
من وتنهای ویک عمر خاطرات
تو رفتیوسهم ما سفر شد
دل آروم ما دربدرشد
ندونستم چرا مرغ عشقم توی عاشقی بی بال وپرشد
توی این غربت پر هول وهراس
دارم عین ماهی ها جون می کنم
خستم از تظاهر ایستادگی
جای دندون هزارها رو تنم
نه کسی میدونه که من چی میخوام
نه خودم دونستم عیب کار کجاست
تا به هرکی میگه عاشقی چیه
میگه بگذرعلشقی تو قصه هاست
تو رفتیوسهم ما سفر شد
دل آروم ما دربدرشد
ندونستم چرا مرغ عشقم
توی عاشقی بی بال وپر شد

شعر گفتم نرو پر پر میشم از رضا صادقی

گفتم نرو پر پر میشم
گفتی می خوام رها بشم
گفتم آخه عاشق شدم
گفتی می خوام تنها باشم
گفتم دلم گفتی بسوز
گفتی یه عمری باز هنوز
گفتی پس عمرم چی میشه
گفتی هدر شد شب روزآی دلم
گفتم آخه من داغون میشم
گفتی به من خوش میگزره
گفتم بیا چشمای تو
گفتی آخه کی میخره
گفتم منوجنس میبینی گفتی آره بی قیمتی
گفتم یه روز من کسی بودم
با من نکن بی حرمتی
گفتم صدا میمیره باز
گفتی به درد بسوز بساز
گفتم حالا که پیر شدم گفتی که از تو سیرشدم
گفتم تمنا می کنم
گفتی می خوام خوردت کنم
گفتم بیا بشکن تنو
گفتی فراموش کن منو

........... از رضا صادقی

ازمن میپرسن که چرا مشکی می پوشی
بایدجوابی می دادم که ثابت کنه
مشکی برای من یه اعتقاد نه یه شعار
پیراهن مشکی من از غم نیست
حرفای نگفتهء من کم نیست
من واسه خودم یه قانونی دارم
توی قانون ما هرکسی که عاشق نباشه آدم نیست
پیرهن مشکی من رنگه شبای عشقمه
نه ستیزه نه گریزه نه سقوط وماتمه
پیرهن مشکی من صداقت ازنوع عشق
تنها رنگ پرچمه مقدس دولت عشق
تنها رنگی تو دنیا که تک تا نداره
شبامون بدون رنگ مشکی معنا نداره
مشکی رنگ عشقه اینوقبلًا گفته بودم
میدونم خوب می دونم که مشکی همتا نداره
پیرهن مشکی من از غم نیست
حرفهای نگفتهء من کم نیست
من واسه خودم یه قانونی دارم
توی قانون ما هرکسی که عاشق نباشه آدم نیست
مشکی رنگ عشقه مثل رنگ چشای مهربونت
مشکی رنگ عشقه مثل شبای قلب آسمونت