BLACK LINE

دلنوشته

BLACK LINE

دلنوشته

نمی تونم نمی تونم خنده کنم

دلم رو از خوشی آکنده کنم
آخه تنهام آخه تنهام
یه آشنا سنگ صبویه کس می خوام
دیگه دارم خفه میشم نفس می خوام
آخه تنهام آخه تنهام
توی دل صحرا عمق دریاپی توگشتم وندیدمت
روی خط کتابوتوی تب وتابا
پی توگشتمو ندیدمت
تا اینکه دونستم دنبال تو باید با چشم دل می گشتم
تا وقتی خدا جون ضامن امیده
توی صاحل می گشتم
آره دیگه دونستم که تو کس نیستی
نفس نیستی نه هوس نیستی
همه جا هستیو هیچ جا نیستی
رمز امیدی صبح سپیدی عشق ونویدی خدا جون
زندونی دردم فقط توی تو
کلید قفل این زندون
نمی تونم نمی تونم خنده کنم
دلم رو از خوشی آکنده کنم
آخه تنهام آخه تنهام
یه آشنا سنگ صبوریه کس می خوام
دیگه دارم خفه میشم نفس  

نه به فردایی پر ازخاطره می اندیشم


نه به دنیای پر ازحادثه می اندیشم
نه به خویش ونه به آری
نه به پایز وبهاری
نه به امواج پر ازآینه می اندیشم
نه به این بار گران
نه به این آب روان
نه به این ونه به آن به تو می اندیشم
نه به تخت ونه به زینت
دل نبستیم بر زمینت
نه به جان و نه به این تن
به تو می اندیشم گل من
با تو عاشقم همیشه
توی برگ وتوی ریشه
کردی ای سادهءعاشق
تو تنم عشق تو ریشه
زندگی بی تو نمیشه
با منی تو تا همیشه
نه به تخت ونه به زینت
دل نبستم بر زمینت
نه به جان ونه به تن به تو می اندیشم گل من  

اونی که یه عمر ایستاده منم


اونی که واسه تو جون داده منم
اونی که می گردو می خونه
واسه مردم تو غمش شاد منم
اونی که قلندر شهرو کارش به کسی نیست
توی این شهر به این بزرگی یک همنفسی نیست
اونی که ندیده جز تویاوروهمدم مونس
جز توای خدای خوبم تو وجود من کسی نیست
اونی که همیشه همرازدلم بود تویی
اونی که فقط دلم پیش تو آسود تویی
اونی که به خاطرت با همه جنگید منم
اونی که واسهءتوازهمه ستم دیده منم
اونی که قلندر شهروکارش به کسی نیست
توی این شهر به این بزرگی یک همنفسی نیست
اونی که ندیده جز تویاور وهمدم ومونس
جز توای خدای خوب من
تو وجود من کسی نیست
اونی که یه عمر ایستاده منم
اونی که واسهءتو جون داده منم
اونی که می گردومی خونه
واسه مردوم تو غمش شاد منم

لب دریا رو به موجا


رونیکمت تک وتنها
تورویا با خیالت زندگی رو زنده هستم
لب دریا عین موجا
باز به یا دت می خوروشم
تا بفهمی خیلی وقت اینجا منتظر نشستم
لب دریا انتظارت چه قشنگه
همهءعمر انتظارت چه قشنگه
دریا بازم منوفریاد می زنه
میگه خشکی جای موندن دیگه نیست
بیا دریای شو تا ماهی باشیم
آخه ماهی تو آب زندونی نیست
لب دریا انتظارت چه قشنگه
همهءعمر انتظلرت چه قشنگه
لب دریا رو به موجا روی نیکمت تک وتنها
توی رویابا خیالت زندگی رو زنده هستم
لب دریا عین موجا باز به یادت می خوروشم
تا بفهمی خیلی وقته اینجا منتظرنشستم
لب دریا انتظارت چه قشنگه
همهءعمر انتظارت چه قشنگه  

واسه موندن دیگه دیره نگو نه

دلم از عاشقی سیره نگو نه
باغچهءسبز دل عاشق من
دیگه هم رنگ کویره نگو نه
اون زمون عاشقیتو جونی کردی
اما حالا دیگه پیره نگو نه
همیشه دروغ میگی وقتی که میشم
توی چشمای تو خیره نگو نه
می دونی حسی که محتاج تو بود داره کمکم میمیره نکو نه
یه روزی گفتی می خوام برم حالا
پای من یه جای گیره نگو نه
وقتی منتظر بودم کجا بودی
حالا اومدی که دیره نگو نه
می دونم جواب تو به این غزل
یه سکوت نا گزیره نگو نه
واسه موندن دیگه دیره نکو نه
دلم از عاشقی سیره نگو نه
باغچهءسبز دل عاشق من
دیگه هم رنگ کویره نگو نه
اون زمون عاشقیتو جونی کردی
اما حالا دیگه پیره نگو نه
همیشه دروغ میگی
وقتی که میشم توی چشمای تو خیره
نگو نه