BLACK LINE

دلنوشته

BLACK LINE

دلنوشته

بده دستاتوبه دستم


تا با هم کلبه بسازیم
کلبه ای پراز من وتو
ازمن وتو ما بسازیم
دور بشیم از همه مردم واسه درد هم بمیریم
با ستارها بخوابیم با ترانه جون بگیریم
کلبه ای اندازهءعشق باغچه ای وحوض وگلدون
سرتوباشه رو شونم
مثل لیل مثل مجنون
توبشی مادر گلها
من بشم بابای بارون
من واسهءتوواسه من
کلبه ای می خوام که تو باغچه اش
پر باشه از یاسمن
سرتاسرش باشه چمن
فقط واسه تو واسه من
تو کلبمون خدا باشه
خوشبختیمون قد تموم آسمون
صاف وبی انتها باشه
کلبه ای اندازهءعشق باغچه ای وحوض وگلدون
سر تو باشه روشونم
مثل لیلا مثل مجنون
تو بشی مادر گلها
من بشم بابای بارون  

کاش که بودی ومی دیدی

کاش که بودی ومی دیدی
ذره ذره جون سپردم
دوریت برام یه سمه یه سمه
قطره قطره میموردم
کاش که بودی نمی ذاشتی
که من واز من بگیرن
کاش که بودی نمی ذاشتی گلای باغچه بمیرن
آرزومه که یه روزی توی کلبمون من وتو
پای دل هم دیگه پیر شیم
فقط وفقط من وتو
آرزومه هردوباهم سقف کلبمون بسازیم
زیر سقف آرزوها
به همه مردم بنازیم
کاش می شد منوبفهمی دردپنهونم بدونی
حرف عمری خستگی رو ازتوی چشام بخونی
کاش که بودی ومی دیدی
ذره ذره جون سپردم
دوریت برام یه سمه یه سمه
قطره قطره میمردم
کاش که بودی نمی ذاشتی که من واز من بگیرن
کاش که بودی نمی ذاشتی
گلای باغچه بمیرن

یه کاری کردی به قلبم


که بدونت حتی مردم
سخته حتی بی تو خوندن
لذت از زندگی بردن
کاری کردی که از یاد نمیری حتی یه لحظه
دردعشقت کرده پیرم اماباورکنه می ارزه
دیدن توگرچه از دورواسه من یه جور امید
یه چیزی مثل جادوکه بهم بهای میده
این مهمه که می دونم واسه من چقدرعزیزی
من که جام عشق دادم
چه بنوشی چه بریزی
یه کاری کردی به قلبم که بدون تو حتی مردم
سخته حتی بی تو خوندن لذت از زندگی بردن
دیدن تو گر چه از دورواسه من یه جورامیده
یه چیزی مثل یه جادوکه بهم بهای میده
این مهم که بدونی واسه من چقدعزیزی
من که جام عشقه ودادم
چه بنوشی چه بریزی
پیش کشت همه نفس هام
نازنین خوب همیشه نیمی ازتنم شدی تو که ازم جدا نمیشه
یه کاری کردی باقلبم
که بدون تو حتی مردم
سخته حتی بیتوخوندن لذت از زندگی بردن
یه کار کردی که ازیادنمیری حتی یه لحظه
دردعشقت کرده پیرم اما باور کن می ارزه 

عشق شیرینش مرافرهاد کرد

او بیامدمرغ دل راازقفس آزاد کرد
او بشد لیلاومامجنون روی ماه او
قلب ویران مرا آباد کرد
نام شیرنش تمام تلخی عمرم زدود
قبل ازاودنیابرایم اینچنین زیبانبود
بعدازاوهم زندگی هست ولیکن تلخ تلخ
بعد ازاواین زندگی دیگرچه سود
با نظاره با اشاره به تو میگم که دلم عشق توداره
می ترسم ندونیوپیمونهءعمرمنم دوم نیاره
می ترسم نخونی آخر حرف ناتموم چشمام
شایدم نداری باورگرمی حرف ونفسهام
می ترسم فکر کنی عشقم
هوسه همش سرابه
عشق که توش خدا نباشه اصلیه اما خرابه
بانظاره بااشاره به تو میگم که دلم عشق توداره
می ترسم ندونیوپیمونهءعمرمنم دوم نیاره
می ترسم قصهءاین دل بشه افسانهءدوران
نزارتاابدبموم تک وتنها توی زندان
می ترسم صدای قلبم نرسه به گوش قلبت
بشم آوارهءشهروبازنگی آخر تو حرفت
می ترسم فکر کنی عشقم هوسه همش سرابه
عشق که توش خدانباشه اصلیه اماخرابه
بانظاره بااشاره به تومیگم که دلم عشق توداره
میترسم ندونیوپیمونهءعمرمنم دوم نیاره 

دلم برات تنگ شده خیلی وقته


لحظهءدوری از توخیلی سخته
نمی دونی چه تلخه بی تو بودن
چه معنی داره بی تو شعر سرودن
دلتنگیام فراونه دل بی تو داغونه
دنیابااون بزرگیهاش بی توبرام یه زندون
هوای چشمام بارونه
هیچکس وجزتوندارم
که سررو شونش بزارم
بازمثل ابربهارواسش یه دنیا ببارم
سرروی شونش بزارم
به سر هوای تودارم
اینجوری داغونم نکن
من که اسیر عشقتم بیاوزندونم نکن
زندگی بی تو مشکله خودت اینوخوب میدونی
بیاواین آخرعمربگو همینجا میمونی
دلتنگیام فراونه دل بی توداغونه
دنیابااون بزرگیهاش
بی توبرام یه زندونه
هوای چشمام بارونه
هیچکس وجز تو ندارم
که سرروی شونش بزارم
بازمثلابرای بهارواسش یه دنیا ببارم
سر روی شونش بزارم