BLACK LINE

دلنوشته

BLACK LINE

دلنوشته

دیگه مشکی نمی پوشم

یه عمری ارزوم این بود که با قلب تو هم سو شم
نذار بی تو هوای عشق زمستون شه تو آغوشم
تو این حالم رو می فهمی همین که باشی آرومم
نرو از پیش من حتی اگه حس کردی خاموشم
نرنجی از دلم بانو ، یه وقتایی اگه سردم
اخه این بار غم گاهی زیادی میشه رو دوشم
یه روز گفتی میری اما،یقین داری که میمیری
به جون تو که بعد از تو برات مشکی نمی پوشم
ندارم ناله و آهی شراب غم نمی نوشم
نمیگیرم گل و گلدون غمت میشه فراموشم
نمیمونم منم اینجا تو دنیای که تو نیستی
چیکار کردی که تونستم با چشمایه تو جادو شم
بگو که باورت میشه چقد ساده دوست دارم
با اینکه خیلی از حرفات هنوزمونده تویه گوشم
به جون تو قسم خوردم بری از پیش من مردم
واسه رفتن از این دنیا دیگه مشکی نمیپوشم

خرابم نکن (رضا صادقی)

خرابم نکن ، عذابم نده ،چرا اینهمه سرد ،چی شده
یه حرفی بزن ، نگاه کن به من ،دارم خسته میشم جوابم بده
نذار کم بشم ، نخواه گم بشم یا حرفو حدیثای مردم بشم
با احساس موندن به من جون بده ، نجاتم از این حال ویرون بده ،نجاتم از این حال ویرون بده
نذار دق کنم، خسته شم، بشکنم ، ببین چشممو عاشقه ، این منم
نگو دیر و دوره نگو بی منی داری با سکوتت منو میشکنی
چیکار کردم اینجوری دلسنگ شدی، تو رویایه عشقم چه بی رنگ شدی
چی شد بی من از لحظه ها رد شدی، چی شد خوبه من اینقده بد شدی
نذار آرزوهام هدرشه همین، منم دل دارم میشکنه پس ببین
نذار پایه دوست داشتنا خم بشه ، نذار حسمون بیش از این کم بشه
از اون صبر ما مونده یک تار مو ، به جز حرف رفتن یه چیزی بگو
به چشمام نگاه کن پر از خواهشه ، همه خواهشم از تو آرامشه همه خواهشم از تو آرامشه
نذار دق کنم، خسته شم، بشکنم ، ببین چشممو عاشقه ، این منم
نگو دیر و دوره نگو بی منی داری با سکوتت منو میشکنی
چیکار کردم اینجوری دلسنگ شدی، تو رویایه عشقم چه بی رنگ شدی
چی شد بی من از لحظه ها رد شدی، چی شد خوبه من اینقده بد شدی

سرت سلامت رضا صادقی

می گی خسته ات کردم میگی می خوای دور شی
باشه عشقم رد شو نمی خوام مجبور شی
می گی بی من خوبی قلبمو می کوبی
برو تا راحت شی حالا که آشوبی
می گی بیزار شدی میگی تکرار شدم
من که عشقت بودم باعث آزار شدم
عاشقی زوری نیست غربتو دوری نیست
حالا که می خوای بری رسمش اینجوری نیست
سرت سلامت گل من گوشه ای از دل من
از وفاداریه دنیا این شده حاصله من
بهانه هات خیلی کمه تو هم یکی مثل همه
این گذشتن از وجودم یادگار عشقمه
همه خوبن ما بد سادگیم قلبتو زد
میگی فراموش میکنی بی صفتی تا این حد
بعد از این می خندم به دل بازندم
رویه هرچی سادگیمه چشامو می بندم
دوباره باز از نو خط زدی دنیارو
دیگه اصراری نیست هرکجا خواستی برو
میگی قسمت این بود دیر میای میری زود
بی تعارف بردی بازیه خوبی بود
سرت سلامت گل من گوشه ای از دل من
از وفاداریه دنیا این شده حاصله من
بهانه هات خیلی کمه تو هم یکی مثل همه
این گذشتن از وجودم یادگار عشقمه

یادگاریرضا صادقی

تویه چشمات میشه گم شد وقتی تو فکر فراری
سوسویه شب لب دریا از تو مونده یادگاری
شعرو شرم و شوق و شرجی همه شاهدند که بودیم
لحظه های رو لحظه لحظه من و تو باهم می خوندیم
تو وجودت مهربونه ، مهربون مثل عبادت
واسه من که از تو دورم که به رویات کردم عادت
نفسی که بنده جونه ، جونه تازه واسه بودن
مثل باور یه آهنگ یه ترانه واسه خوندن
تو وجودت مهربونه ، تو وجودت مهربونه
ریه هام پر شده از تو بی تو هر لحظه عذابه
حتی با فکر نبودت شب و روز حالم خرابه
بغض معصوم و نجیبت من و قانع کرد کمت شم
ممنونم اجازه دادی با تو درگیره غمت شم
و وجودت مهربونه ، مهربون مثل عبادت
واسه من که از تو دورم که به رویات کردم عادت
نفسی که بنده جونه ، جونه تازه واسه بودن
مثل باور یه آهنگ یه ترانه واسه خوندن
تو وجودت مهربونه ، تو وجودت مهربونه

چراغارو خاموش کن

چراغارو خاموش کن هوا هوای درده
دوست ندارم ببینی چشمی که گریه کرده
چراغارو خاموش کن سرگرم گریه باشم
می خوام بروم نیارم باید ازت جداشم
فکر نبودنه تو دنیامو می سوزونه
چراغارو خاموش کن چشم و چراغه خونه
یه خورده ارومم کن نشون نده که سردی
حالا وقته دروغه بگو که بر میگردی بگو که بر میگردی
از شرم اشکایه من رفتی چرا یه گوشه
ازم خجالت نکش چراغا که خاموشه
اگه دلت هنوزم باهام یکم رفیقه
یه خورده دیرتر برو فقط یه چند دقیقه
فکر نبودنه تو دنیامو می سوزونه
چراغارو خاموش کن چشم و چراغه خونه
یه خورده ارومم کن نشون نده که سردی
حالا وقته دروغه بگو که بر میگردی بگو که بر میگردی