منو حالا نوازش کن ، که این فرصت نره از دست شاید این آخرین باره ، که این احساس زیبا هست منو حالا نوازش کن ، همین حالا که تب کردم اگه لمسم کنی شاید ، به دنیای تو برگردم هنوزم میشه عاشق بود ، تو باشی کار سختی نیست ...بدون مرز با من باش ، اگر چه دیگه وقتی نیست نبینم این دم آخر، تو چشمات غصه میشینه همه اشکاتو میبوسم ، میدونم قسمتم اینه تو از چشمای من خوندی ، که از این زندگی خستم کنارت اونقدر آرومم ، که از مرگ هم نمیترسم
arya parsa
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 10:49 ب.ظ